لاشه ی عاشقی ام؛سگ خور نامردی تو!!!/آنقدرخون به دلم هست که هارت بکند/ماتمت رانمیگیرم؛توبرو باعشقت.../ازخداخواسته ام که زهرمارت بکند/این نشدعشق که من پیش تو خواری بکشم/این نشدعشق؛که من تاخودصبح بیدارم/حسرت آن نیست که از دوری تومن بخورم/حسرت آن است که من برجگرت میذارم/تف به مردانگی ات؛تف به همه حرف هایت!!!/جازدی؛اول راه ازخطرش ترسیدی/گفته بودم جگرشیر نداری؛برگرد!!!/زخم هایم که نمک داشت؛چراپاشیدی????/گورمرگت؛به خداحیف که گریان باشم/واسه مردی که ازاحساس دلم آگاه است/بازهم زخم زبان میزندومیسوزم/قلب او وادی قربانگاه است/توخودت رحم نکردی به منواحساسم/تونخواستی که دلم رامن به نامت بکنم/لایق عشق بزرگم تونبودی به خدا!!!/توخودت خواستی اینگونه تمامت بکنم!!!
نظرات شما عزیزان: